برای دیده شدن و موفقیت لازم نیست که یک نابغه باشید، فقط باید خودتان باشید. این پیام کلیدی کتاب هنرمندانه بقاپید است. آستین کلئون نویسنده این کتاب به عنوان یک هنرمند، معتقد است که خلاقیت در همه جا حضور دارد و فقط مختص یک شخص خاص نیست. برای خلق اثری ماندگار و خاص، هیچ ایرادی ندارد که از آثار دیگران ایده بگیرید.

این نکته را به یاد داشته باشید که هیچ چیز اصلی و اورجینالی وجود ندارد پس برای موفقیت باید در درک، جمع‌آوری ایده‌ها و بازسازی دوباره خلاقانه عمل کنید.

واقعیت این است که کار خلاقانه در خلاء رخ نمی‌دهد؛ یک کار خلاق حاصل تلاش سخت نسل‌های متمادی از هنرمندان بوده و هر هنرمند کارآمد و زبده تا جایی که ‌بتواند از این میراث هنری بهره برداری می‌کند. به عبارت دیگر از اینکه ایده‌ شخص دیگری را بدزدد، ترس و ابایی ندارد.

پدیده‌ای به اسم هنر کاملا اصیل وجود ندارد.

اکثر افراد بر این باورند که هنر فقط در صورتی می‌تواند فوق‌العاده باشد که کسی قبلا مانند آن را ندیده باشد.

این مسئله و انتظار جدید بودن یک پدیده، باعث می‌شود هنرمندان دائما به سمت خلق هنر کاملا جدید و اصیل سوق داده شوند. اما فارغ از میزان تلاششان، همیشه شکست می‌خورند.

هنر محصول تاثیراتی است که هنرمندان بر یکدیگر می‌گذارند. هنرمندان صرفا کاری را که دیگران انجام داده‌اند، بررسی می‌کنند؛ عده‌ای کل یک اثر هنری را دزدیده و عده‌ای دیگر آن را یک مرحله فراتر می‌برند.

اثر هنری را می‌توان مشابه با ژنتیک در نظر گرفت. ژن هر کودک ترکیبی از ژن‌های والدین است، پس می‌توان اینطور نتیجه‌گیری کرد که دی ان ای یک شخص، جدید نیست. پس کار هنری هم زمانی شروع می‌شود که در ابتدا اثر هنری مناسبی را جهت بهتر کردن اثر خود مشاهده کنید. به همین دلیل سعی کنید خود را با آثاری احاطه کنید که ارزش ایده گرفتن از آن را داشته باشند!

یک روش قابل اجرا و کاربردی برای انجام این کار، خلق شجره‌نامه هنری خودتان است. نخست هنرمند یا فرد خلاقی را بیابید که آثارش را به شدت تحسین می‌کنید. سپس خود را کاملا با آن شخص و آثارش احاطه کنید؛ به عنوان مثال عکس‌های او را به دیوار بچسبانید، عامل موفقیتش را بررسی کنید و ترفندهایی را که برای خلق آثارش استفاده کرده است بیاموزید. سپس می‌توانید در مورد سه شخصی که بر آثار فرد محبوب‌تان تاثیر گذار بوده‌اند، تحقیق کرده و همان فرآیند ابتدایی را که پیش‌تر بیان کردیم روی آن‌ها پیاده کنید. این چرخه را تا جایی که می‌توانید و دوست دارید، ادامه دهید. به عنوان گام آخر، باید خود را به عنوان آخرین شاخه درخت به حساب آورید؛ زیرا هنگامی که حس ‌کنید به میراث هنرمندان بزرگ مرتبط هستید، انگیزه بیشتری برای خلق آثار هنری کسب خواهید کرد. هرچه شاخه های این درخت شجره نامه هنری بیشتر و پربارتر باشد، ایده های بیشتر و بهتری به ذهنتان خطور خواهد کرد.

کار خود را با تقلید آغاز کرده و با رقابت به پایان برسانید

شما اجازه ندارید ایده و اثر شخص دیگری را مورد سرقت ادبی قرار دهید و به عنوان کار خود به دنیا عرض کنید. اما تقلید از کسی، متفاوت از سرقت ادبی بوده و یک روش موثر و مفید برای خلق یک اثر هنری جدید محسوب می‌شود.

ممکن است هنگام شروع خلق یک اثر، ندانید که دقیقا به دنبال چه چیزی هستید. برای حل این مسئله، الگو گرفتن از قهرمان‌هایتان بسیار سودمند خواهند بود. سعی کنید تمام موارد مرتبط با الگوی هنری‌تان را بیابید و تلاش کنید تا در همه جنبه‌های زندگی شبیه به آن‌ها باشید نه صرفا از لحاظ هنری. به عنوان مثال در مورد سبک زندگی‌شان و اینکه چه چیزی به آن‌ها انگیزه می‌داد تا کار کنند نیز، تحقیق کنید.

تا زمانی که از سبک زندگی الگوهای خود تقلید می‌کنید، کم کم متوجه خواهید شد که کاملا از آن‌ها متفاوت هستید و حتی در بعضی زمینه‌ها قادر نخواهید بود عملکردی دقیقا مانند آن‌ها داشته باشید.

پس از شناسایی تفاوت‌ها؛ باید از همین موارد، برای پیشرفت و خلق هنر مخصوص به خودتان استفاده کنید. این کار رقابت نام دارد.

سرگرمی‌هایتان را به خاطر کار، کنار نگذارید

وقتی که کار هنری خودتان را آغاز می‌کنید، شاید وسوسه شوید که سرگرمی‌ها و پروژه‌های جانبی خود را ترک کنید تا تمام وقت خود را به حرفه‌تان اختصاص دهید.

این کار شاید در ظاهر ایده‌ خوبی به نظر برسد اما محدود کردن خودتان ممکن است باعث کاهش بازدهی شما شود. خلاقیت، اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که اجازه دهید ذهن‌تان آزادانه سیر کند و آن را محدود نکنید. به همین دلیل داشتن چند فعالیت دیگر باعث خواهد شد که فضای لازم برای نوآوری ذهن‌تان ایجاد شود. حتما لازم نیست فعالیت‌های جانبی که انجام می‌دهید، ماهیت هنری و خلاقی داشته باشند. به عنوان مثال حتی انجام کارهای خانه هم می‌تواند در این زمینه مفید واقع شود.

فارغ از میزان تعهدتان نسبت به پروژه و حرفه اصلی خود، اگر سرگرمی هایتان را حفظ نکنین احتمالا در دراز مدت احساس پوچی به شما دست خواهد داد.

از همان ابتدا به فکر مشهور شدن نباشید

خیلی از افراد دوست دارند مشهور شوند، حتی برخی تمام تلاش خود را در این راستا معطوف می‌کنند اما پیشنهاد می‌کنیم که سریعا وارد این مسیر نشوید! مشهور شدن در طولانی مدت خیلی خوب است اما اگر حرفه خود را به عنوان یک شخص گمنام و بدون هیچ اسم و رسمی آغاز کنید، در ادامه موفق‌تر عمل خواهید کرد.

وقتی که عموم افراد شما را بشناسند، تمام جوانب کار و حتی زندگی‌تان را موشکافی خواهند کرد. از طرف دیگر افراد دائما انتظار آثار بی‌نظیر و عالی از شما خواهند داشت که باعث می‌شود تحت فشار بیشتری قرار بگیرید. پس به دلیل توقعاتی که افراد و جامعه از شما دارند، استفاده از راهکار آزمون و تجربه سخت‌تر خواهد بود.

اما اگر گمنام باشید، با این مشکلات مواجه نخواهید شد. وقتی که کسی شما را نمی‌شناسد و اطلاعاتی راجع به شما ندارد، آزاد هستید هر کاری انجام دهید و در نهایت قضاوت نخواهید شد. در واقع گمنامی این فرصت را برای شما فراهم میکند که خلاقانه عمل کرده و مرتکب اشتباه شوید.

اما پس از برداشتن گام‌های اولیه، بهترین راهکار در جهت کسب شهرت، به اشتراک گذاشتن آثارتان با دیگران است که امروزه شبکه‌های مجازی این کار را راحت کرده‌اند. حتما در انتخاب آثاری که می‌خواهید به اشتراک بگذارید، وسواس نشان دهید. به عنوان مثال می‌توانید هر چیزی را که نشان دهنده‌ اشتیاق‌تان باشد نظیر قطعه‌های پایانی کارتان، کارهای در حال انجام، نقاشی‌های سرسری، تحقیق یا توصیه‌هایی در مورد روش ابداعی‌تان را با طرفداران‌تان به اشتراک بگذارید. همچنین مهم است که تمام این آثار، ایده اولیه و عامل موفقیت‌تان را در اختیار دیگران قرار دهد.

سعی کنید محیط کاری الهام بخشی برای خود بوجود آورید اما گاهی هم از آن دور شوید

اگر می‌خواهید خلاقیت خود را به حداکثر برسانید، بهتر است به دقت محیط خانه خود را طراحی کنید. باید خود را با اشیائی احاطه کنید که الهام‌بخش باشند نظیر آثار هنرمندان مورد علاقه‌تان؛ برخی از هنرمندان ترجیح می‌دهند خودشان را با کامپیوترها یا وسایل الکترونیکی دیگر احاطه ‌کنند؛ زیرا تمام کار خود را به صورت الکترونیکی به کمک نرم‌افزارهایی خاص انجام می‌دهند. اما کامپیوتر همیشه بهترین ابزار برای تولید ایده‌ نیست. سعی کنید از دست‌های خود نیز استفاده کنید. خلاقیت، اغلب از درست کردن الگوها، کشیدن طرح کلی یا صرفا نوشتن در دفترها شکل می‌گیرند.

حتی مهاجرت به یک شهر یا کشور دیگر هم میتواند بسیار الهام بخش باشد و زوایا و چشم اندازهای جدیدی را در اختیارتان قرار دهد.

قدردان ستایش و تحسین طرفداران‌تان باشید

یکی از معایب نمایش هنرتان در شبکه‌های اجتماعی این است که احتمال دارد با تندی و انتقاد زیادی از جانب کسانی که شما یا هنرتان را دوست ندارند، مواجه شوید. حتی ممکن است آثارتان مورد سرقت ادبی قرار گیرد. بنابراین باید یاد بگیرید که در برابر آزار و انتقاد دیگران قوی و ضدضربه باشید، از هنرتان دست نکشید و پرقدرت‌تر از قبل ادامه دهید.

یا به کل دیدگاه‌های منفی‌ را نادیده بگیرید و یا از آن‌ها در راستای بهبود هنرتان بهره ببرید. به جای پرخاشگری، عصبانیت‌تان را کنترل کرده و از آن برای الهام گرفتن استفاده کنید. بیش از حد با منتقدان خود درگیر نشوید؛ چرا که این فرآیند بسیار زمان‌گیر و در اغلب موارد بی‌نتیجه است. اگر تمام روز درگیر پاسخگویی به ایمیل‌های کوته‌فکرانه‌ای که صرفا از روی حسادت نوشته شده‌اند، باشید دیگر وقتی برای خلق و توسعه‌ کار جدید نخواهید داشت. حتی می‌توانید یک استفاده‌ سازنده از این دیدگاه های منفی دیگران کنید و برخلاف نظر آنها همچنان مصرانه کارتان را ادامه دهید.

می‌توانید یک پوشه تحسین درست کنید. در این پوشه مثبت‌ترین ایمیل‌ها، توییت‌ها و نظراتی را که دریافت کرده‌اید و به انرژی زیادی به شما منتقل کرده‌اند، ذخیره کنید. وقتی که احساس ناامیدی می‌کنید، پوشه تحسین خود را باز کرده و یادآور حمایت طرفداران‌تان شوید، این کار انرژی و اعتماد به نفس خوبی درون شما ایجاد می‌کند.

جمع بندی:

هیچ هنری کاملا اصیل نیست، به عبارت دیگر تمام هنرمندان برای خلق یک اثر هنری از هنرمند دیگری ایده گرفته‌اند. بنابراین از طریق تحقیق در مورد الگوهای‌تان، سرمشق قرار دادن آن‌ها و خلق یک فضای کار مثبت، ایده‌های بهتری بگیرید!

سرگرمی‌های خود را حفظ کرده و گاهی از فضای کار جدی خارج شوید. همچنین سعی کنید فعالیت‌های خود را در سکوت شروع کرده و هنگامی که از فواید گمنامی بهره کامل را برده‌اید، از شبکه‌های مجازی برای مشهور شدن استفاده کنید. در نهایت از تاثیرات و سرشناسی خود جهت خلق اثر هنری جدید، استفاده کنید.

به خود اجازه دهید که برای مدت کوتاهی دست از کار بکشید، خوش بگذرانید و روی موارد دیگر هم تمرکز کنید. همچنین خود را در استودیو یا محل کار خود حبس نکنید، خود را مجبور کنید تا به یک شهر یا کشور جدید نقل مکان کرده و سپس در آن‌جا به گشت‌وگذار بپردازید. حفظ یک فاصله‌ مناسب با هنرتان باعث بهبود بازده و پیشرفت‌تان خواهد شد و احساس شادی و خرسندی بیشتری در شما القا خواهد کرد.