تقریبا سازمانی وجود ندارند که پس از استقرار ERP، مزایای آن را درک نکرده باشد. طبق تحقیقات انجام شده از اکثر سازمان های متوسط و بزرگ، بین 30% تا 80% تاثیرات وجود ERP را در کسب و کار خود حس نموده اند.
امسال شاهد این بودیم که سازمان ها طی 8 تا 13 ماه بعد از شروع استفاده از ERP تحول کسب و کار را تجربه کرده اند. این آمار نسبت به سال قبل تغییر قابل توجهی داشته است. سال قبل 48% از سازمان هایی که مورد نظرسنجی قرار گرفته بودند، این تاثیرات را در 6 ماهه اول شروع استفاده از ERP درک نمودند.
به طور معمول ، هدف سازمان ها از استقرار ERP، تحقق مزایای متعدد است. در نظرسنجی های انجام شده، تمام گزینه هایی که پس از اجرای ERP محقق می شوند در اختیار سازمان ها قرار گرفت. بسیاری از این سازمان ها نتایج مستندی از اینکه به دنبال چه مزایایی بوده اند و به چه میزان به آن ها دست یافته اند، ارائه داده اند.
موارد تجاری، معیارهای عملکرد و یا مزایایی که محقق شده اند تنها به رشد غیر منتظره در ابتدای پروژه کمک نمی کند. بلکه در تعیین و اندازی گیری میزان موفقیت پروژه، کشف و اولویت بندی گلوگاه های کاری و سازمانی و فرصت های پیشرفت، کمک شایانی خواهند کرد. اما در این میان نقش مدیریت انتظارات از پروژه نیز اهمیت بالایی دارد.
تکنولوژی های روز قالباً برای سازمان ها جذاب هستند و پروژه های ERP معمولاً توسط بخش IT آغاز می شوند. در حالی که مطمئناً تکنولوژی کمک شایانی به منافع تجاری سازمان می کند ، به خودی خود مزایایی ایجاد نمی کند.
به عنوان مثال، سازمانی دچار مشکل در کیفیت پخش کالا شده است، و مدیران آن معتقد اند که یک ERP بهتر مشکل آنها را رفع خواهد کرد. اما با تحقیقات به دست آمده این موضوع کشف شد که تعاریف شغلی دقیقی برای کارمندان وجود ندارد و یا فرآیند روشنی در زنجیره تأمین نیست، این مشکلات در نتیجه منجر به تصمیمات غلط مدیران و عدم پاسخگویی هیچ بخشی از سازمان خواهند شد و ارتباطی با تکنولوژی های مورد استفاده، به ویژه ERP ندارد.
تمرکز بالای سازمان ها روی تکنولوژی ها می‌تواند یکی از دلایلی باشد که سازمان ما به همه مزایایی که انتظار آن را از استقرار ERP داشته اند، نرسند. در حقیقت، بین دلایلی که سازمان ها نیاز به استقرار ERP پیدا می کند، با نتایجی که از اجرا ERP کسب می نماید تفاوت های بسیاری وجود دارد.
توجه به این نکته مهم است که بسیاری از شرکت ها موفقیتشان را به وضوح حس نمی کنند ، به همین دلیل بسیاری از آنها نمی دانند که موفق بوده اند یا نه.
چیزی نزدیک به 42% از سازمان های مورد نظرسنجی قرار گرفته، استقرار ERP خود را موفقیت آمیز قلمداد کرده اند. این یک کاهش چشمگیر از 82% سازمان هایی ست که سال گذشته نتایج استقرار خود را اینگونه گزارش کرده بودند. تعیین معیارهای کمی سازمان شما برای موفقیت استقرار، پیش از شروع پروژه در وهله اول، به تمرکز تیم استقرار پروژه، سپس به پیشرفت پروژه، و در آخر به همسان سازی اصلاحات طرح پروژه برای دستیابی به این نتایج کمک می کند.
ارزیابی منظم پروژه به تیم استقرار کمک خواهد کرد تا مشکلات را در هنگام بروز آن ها تشخیص دهند و خطر شناسایی شده توسط این مشکلات را از طریق شناسایی زود هنگام کاهش دهند.
اینها چند نمونه از معیارهای موفقیت پروژه است که سازمان ها می توانند استفاده کنند:
- KPI های سازمان
- اختیارات کاربران
- بودجه و زمان بندی واقعی
هنگامی که این معیارها در جای خود و به درستی وجود داشته باشد و همچنین به طور مرتب تحت نظارت قرار گیرند، یک سازمان قادر است توانایی خود را در دستیابی به موفقیت کلی پروژه مشخص کند.
برای مشاوره و کسب اطلاعات بیشتر درباره مزایای نرم افزار های ERP با ما تماس بگیرید
